زبیگنیو، دگردیسی ناکام ایرانی
زبیگنیو، دگردیسی ناکام ایرانی داستانی است از زندگی چند ایرانی در مهاجرت؛ کسانی که تلاش میکنند تا خود را در میهن جدید بازیابند. اما نه میهن جدید آن چنان که مینماید آنها را به درون خود میپذیرد، و نه این مهاجران ایرانی میتوانند تکلیف خود را با گذشتهی خویش روشن کنند. راوی داستان، بابک فرزند پدری کتابفروش و چپگرا است.