خانه در ناخانگی

[:fa]خانه در ناخانگی گردآورده‌ای از چندین جستار و پژوهش در شعر و داستان فارسی است. نویسندگی آفرینشگرانه در میهن و در دورراندگی ویژگی‌های دارند که برآیند چالشهای زیستی نویسندگان و جهانی است که در آن می‌زیند. در این جستارها به آرته‌گان ایرانی در چهار دهه‌ی گذشته پرداخته شده است.[:]

گردآورده‌ی جستارهایی در ادبیات، نوشته‌ی علی نگهبان) |*|

تبعید واژه‌ای آشنا‌ی جامعه‌ی ‌امروزی است‌، واژه‌ای كه شكل و ساختار خودش را به صورت پیچیده و گاه‌گاه نا‌محسوس در جامعه‌ی مدرن امروزی پیدا می‌كند‌. تبعید تحمیلی است‌، اجباری که انسان را از زادگاهش دو ر می‌سازد. به نوعی تن دادن به زندگی اجباری و پذیرفتن شرایط جدیدی است که چندان از آن راضی نیستی‌. ‌تبعید با اینكه اصطلاحاً خود‌خواسته است، ‌اما به نوعی انسان معاصر را از درون خودش و از زوایای پیچیده‌ی زندگی‌اش رها می‌سازد‌. هر چه قدر انسان تبعیدی حساس‌تر باشد‌، این حس جدا‌شدگی ‌او را آزرده‌خاطر‌تر می سازد‌.

بازبینی چالش‌های نویسندگان در تبعید ازآنجایی اهمیت دارد كه راه را برای برون رفت از آسیب پذیری و مرگ‌های زود‌رس و گاهی خودخواسته نویسندگان در تبعید هموار می‌كند‌. هر نویسنده‌ای سرمایه‌ی ادبی ادبیات یک کشور است که بدون شک فقدانش تاثیرگذار خواهد بود. گرچه كه ذات نوشتن چه در داخل و چه در خارج از ایران و حتی د‌ر میان نویسندگان غیر‌ایرانی سختی نوشتن است، اما با شناسایی راه های برون رفت از این چالش‌ها می‌توان مخاطب را با نویسنده آشتی داد ‌و ارتباط ‌قوی میان نویسنده‌ی ایرانی در تبعید با مخا‌طب داخل ایران برقرار كرد‌، ارتباطی كه بدون شك می‌تواند از رنج نویسنده‌ی تبعیدی بكاهد و مرهمی برای درمان روزهای غربت باشد.

بخشی از کتاب:

در زبان هر كلمه‌ای برای كلمه‌ی بعدی خود مجموعه‌ی معین و محدودی از كلمات را پیشنهاد مي‌كند و ما فقط از بین این تعداد محدود مي‌توانیم گروهی را انتخاب كنیم و نه خارج از این مجموعه.  در شعر سنتی ما این قاعده به گونه‌ای حاكم بود و اعتراض شاملو به زیر هم نوشتن شیر و پنیر هم به همین علت بود. اما این حالت زبانی در شکل‌های گوناگون رخ مي‌نماید چرا كه ذهن نمي‌تواند به طور مطلق از فضای اعتیادی حاكم برخود ببُرد و قید و بندهای زبانی معمول را در هم بریزد. به همین دلیل گاهی شاعری كه آگاهانه مي‌خواهد این قید را از ذهن و زبان خود بردارد ناخودآگاه اسیر جلوه‌ی دیگری از آن مي‌شود. كشف این حالت اعتیادگرایی شدید زبانی به این گونه میسر مي‌شود كه متن را پیش رو بگذاریم و پیوندهای واژگان آن را مشخص كنیم، و سپس چگونگی برقراری ارتباط‌های واژگانی را با ساختارهای معمول و اعتیادی دیگر مقایسه كنیم. آنگاه معلوم مي‌شود كه چه مقدار از آن مجموعه‌ی محدود كلمات پیشنهادی پا را فراتر گذاشته‌ایم. این امر میزان آزادی خواهی ما را تعیین مي‌كند.

در زبان شعر سنتی، كلمه‌ی شیر مجموعه‌ای همچون پنیر، كویر، اسیر و چند واژه‌ی دیگر را پیشنهاد مي‌كرد. حالا تغییر شكل یافته‌ی این حالت را به صورتی دیگر مي‌توانیم در شعر نو و سپید ببینیم. یعنی درست در جایی كه داشته‌ایم از آن مي‌گریخته‌ایم، دوباره در لباسی دیگر همراهمان شده است. رابطه‌ی پنیر، كویر و اسیر رابطه‌ای شكلی است. اما در جلوه‌ی جدید آن چه كلمات را در داخل یك قبیله گرد مي‌آورد، پیوندهای محتوایی آنهاست. لب مجموعه‌ای از كلمات را پیشنهاد مي‌كند كه یكی از آنها بوسه است و همچنین شهوت، شرم، جاندار و انسان (آیدا در آینه). این گونه ساختار زبانی مناسبترین نوع بیان برای انتقال محتواست، چرا كه با كنار هم چیدن مجموعه‌ی كلمات خویشاوند، خواننده را راهنمایی می‌کند تا محتوای از پیش تعیین شده‌ای را در خارج از شعر بیابد و آن را جانشین شعر كند.

«خانه در ناخانگی» را از اینجا سفارش دهید.

سرنام جستارها

نوشتنِ نانوشتنی: خوانشی از ناداستان آفرینشی «من، منصور و آلبرایت»، نوشته‌ی فرخنده حاجی‌زاده

حضور روشن خرد: در سوگ زنده‌یاد منصور کوشان

ساختار دیكتاتورانه‌ی زبان: در شعر و زبان شاملو

بی‌درکجایی در شعر خویی

مشکل جهان چیست؟ «گفتگویی میان علی نگهبان و نانام»

در بیان فردیت یا جای خالی آن: فردیت و مدرنیته در داستان‌های محمد محمدعلی

ادبیات تبعید: روایت‌گر ناخانگی جهان ما

اما شعر سروده شود: خوانشی از دفتر شعر «روزنامه تعطیل» سروده جمشید برزگر

من وارونِ آنم که می‌نامیدم: در یاد و سوگ وریا مظهر

شاعری در گفتگو با پرنده و درخت و رود: شعر هادی ابراهیمی

نخلی به زیر سقف: خوانشی از شعرهای زنده‌یاد منصور خاکسار

شعر جوان: در شعر دهه هفتاد ایران

بهار، نماینده‌ی نسلی در آستانه‌ی جهانی نوین: ایرانی سده‌ی بیست و یکم از دیدگاه ملک الشعرای بهار